سيده حسناسيده حسنا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

حسنا جون عزيز دل

... مرخص شدم

1389/11/1 22:53
نویسنده : عزيز دل
293 بازدید
اشتراک گذاری

... مرخص شدم

امروز جمعه اول بهمن بود و بعد از اينكه خانم دكتر اميدوار اومد و مامان را هم مرخص كرد ...

... مرخص شدم

امروز جمعه اول بهمن بود و بعد از اينكه خانم دكتر اميدوار اومد و مامان را هم مرخص كرد به همراه مامان و بابا و مامان جون با همكاراي مامان تو بيمارستان خدا حافظي كرديم بای بای و حدود ساعت يك بعد از ظهر از بيمارستان مرخص شديم. از روي برف و يخ حركت كرديم و سوار ماشين شديم و به سمت خونه مامان جون راه افتاديم. خيلي خوب بود آخه اولين بارم بود كه ماشين سواري ميكردم!niniweblog.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

محرم
19 خرداد 90 16:45
خوش اومدی به شهر بزرگ تهرون.
س.م.ف
21 خرداد 90 13:15
نظرت را خواندم. راستی من ماندم که تو چه جوری مطلب می نویسی؟؟؟ تو که نشستن روی زمین و حرف زدن را هم که بلد نیستی!!!
س.م.ف
21 خرداد 90 13:20
امروز یه چیستان گذاشتم بدو بدو تا برنده شی!!! بدو بدو بدو
محرم
27 خرداد 90 14:56
دست کوچولو پا کوچولو... می خوام بوست کنم گریه نکنیا...بیا تو بغلم آهان...قربون لبای کوچولوت
فرشته
20 تیر 90 20:46
خوشگل من .. چقدر تو نانازی.. هزاران تا بوس.. منتظر عکسهای جدیدت هستم