سيده حسناسيده حسنا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

حسنا جون عزيز دل

... همكاراي مامان

1389/10/30 22:56
نویسنده : عزيز دل
1,170 بازدید
اشتراک گذاری

... صداهاي آشنا

امروز صداهاي آشنا زياد مي شنيدم. صداهايي كه وقتي تو دل مامان بودم به گوشم خورده بود كه در مورد من صحبت مي كردن. اونا صداي همكاراي مامان بود كه ...

... صداهاي آشنا

امروز صداهاي آشنا زياد مي شنيدم. صداهايي كه وقتي تو دل مامان بودم به گوشم خورده بود كه در مورد من صحبت مي كردن. اونا صداي همكاراي مامان بود كه براي من و مامان خيلي زحمت كشيدن و مي اومدن منو ببينن. مامان پارسا (خانم مرادي نيا) ، مامان آرتين (خانم دربندي) ، خانم حلمي ، خانم حسني ، خانم جعفري ، مامان پارسا و آوا (خانم يزدان پناه) ، خانم عطايي ، مامان فاطمه و ريحانه (خانم عسگري) ، خانم رحمتي ، خانم عليشاهي ، خانم سلطاني ، مامان طاها (خانم الهامي) ، خاله سيفي (كه صداش برام خيلي آشنا بود و منو ناز مي داد)قلب و خاله ورزش كه از اول قدم رو با من بود.نیشخند

همكاراي ديگه مامان هم اومدن ديدنم يا تلفن زدن. خانم رفعتي ،‌خانم اميني ، خانم سخندان ، مامان كيميا و ارشيا (خانم عاطفي) ، خانم سمايي ، خانم كاظمي ، خانم خسروچردي ، مامان حانيه و پرهام (خانم جوشقاني) ، خانم آسن ، مامان امير پويا و امير پارسا (خانم كبريايي) ، مامان رومينا (خانم حسن پور) ، خانم رحماني ، خانم موسوي ، خانم طهماسبي ، خانم ثابتي ، خانم ناظريان ، خانم آقايي ، خانم مددي ، خانم پورمند ، خانم بهادري و خيلي هاي ديگه كه با سبد گل و كادوي قشنگشون مامانو شرمنده كردنخجالت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله زهره
13 خرداد 90 12:13
عزیزم اخه مامانت به من لطف داشت و من فکر کنم اولین نفری بودم که تو یه صبح ادینه از مامانت شنیدم که تو داری می ای قشنگم اخه من عاشقه نی نیام توام که گل سر سبدشون بودی عزیزم انشا.... بهترینها برات تو زندگی پیش بیادو منم شاهدشون باشم


متشكرم خاله جونم
ویدا
31 خرداد 90 17:42
سلام حسنا جونم من خاله ویدا هستم حتما منو می شناسی جون فقط برای من جشماتو باز کردی جقدر بزرگ و ناناز شدی خیلی دوست دارم


سلام خاله ويدا،البته كه شما رو يادمه آخه يه مدتي هم منو با خودت بردي تو استيشن تا مامان خستگي در كنه، خاله مهربون!!!