... و حالا اعلام اسمم
حالا نوبت اعلام اسمم بود همكاراي مامان مرتب مي پرسيدن بالاخره اسمم رو چي گذاشتن آخه تو عالم جنيني مامان منو زهرا صدا ميكرد ...
حالا نوبت اعلام اسمم بود همكاراي مامان مرتب مي پرسيدن بالاخره اسمم رو چي گذاشتن، آخه تو عالم جنيني مامان منو زهرا صدا ميكرد و به همه هم گفته بود فعلا زهرا است و وفتي بدنيا اومد بابا اسم انتخابي شونو اعلام ميكنه، بابا هم مگه دلش ميومد بگه همه رو سر كار گذاشته بود و به مامان ارجاعشون ميداد بالاخره مامان اسمم رو اعلام كرد، همه نفسها تو سينه حبس شده بود كه مامان گفت حسنا و من شدم حسنا جون عزيز دل مامان و بابا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی